منتشر شده در 10 مرداد 1399
وظیفه مسلمانان در حال حاضر این است که با رویکرد جدیدی به علوم روی آورند و دانش و فرهنگ جدید را موافق روح و رسالت خود تنظیم کنند، تا بتوانند تحولی نوین در جهان پدید آورند و مسیر کنونیای که را که جهان در پیش گرفته اصلاح و عوض کنند.
توجه به علم و فنآوری یک ضرورت جدی و نیاز همیشگی است، و کسی در دنیا حرف اول را میزند که از دانش پیشرفتهتر و نیروی انسانی و رجال توانمندتری برخوردار باشد.
مسلمانان قرنها طلیعهدار علم و دانش در دنیا بودند و اسلام در پرتو تعالیم آسمانی و جاودانیاش افقهای وسیعی را در برابر دیدگان انسانها گشود.قرآن انسان را خلیفهی روی زمین قلمداد کرد و با آیاتی که به خواندن و نوشتن، تعلیم و تعلم، تفکر و تعقل و سیر در آفاق و انفس تشویق و توصیه میکنند، انسانها را به کسب دانش و معرفت و جستوجو در طبیعت و دنیای پیرامونش واداشت تا ظرفیت و استعدادهای نهفتهای را که خداوند در جهان مادی و در خود انسان به ودیعت گذاشته، کشف و شکوفا کند.
شرایط و وضعیت موجود در جهان اسلام ایجاب میکند که همه اعم از دولتمردان و برنامهریزان و متولیان آموزشی تا نخبگان و اندیشمندان تلاش کنند تحولی عظیم در عرصه علم و دانش و فراگیری آن بهوجود آورند؛لازمه این کار آن است که دارای مهندسی فرهنگی توانمند و برنامه و نظام آموزشی پویا و مستقلی باشند و برای تعلیم و تربیت نیروهای انسانی و متخصص سرمایهگذاریهای بلند مدتی انجام دهند.
فیلسوف چینی “کوان تسو” در قرن سوم قبل از میلاد گفته است: اگر برای یکسال نقشه میکشید، به کشت گندم بپردازید؛ اگر برای یه دهه برنامه میریزید، به دنبال کاشت درخت باشید؛ اگر برای یک عمر میاندیشید در پی تعلیم و تربیت مردمان بر آیید.
اسلام پیروان خود را در بهدست آوردن مهارتهای مختلف علمی ، صنعتی، بازرگانی و نظامی ترغیب نموده و با این مسائل است که میتوان از دیگران پیشی گرفت و سیادت جهان را به دست گرفت.بعضی ممکن است فکر کنند منظور اسلام از تحصیل علم، علم خاصی است، مثلا علم دین؛ در حالیکه کارشناسان اسلامی تصریح کردهاند که منظور از علم، علم خاصی نیست و رشتهی خاصی مورد نظر نبوده است، بلکه هر علمی که مفید به حال مردم باشد و به سعادت دنیوی و اخروی آنان کمک کند، جزو علم مطلوب بهشمار میرود و باید آموخته شود و آموختن آن فریضهی دینی است.
وظیفه مسلمانان در حال حاضر این است که با رویکرد جدیدی به علوم روی آورند و دانش و فرهنگ جدید را موافق روح و رسالت خود تنظیم کنند، تا بتوانند تحولی نوین در جهان پدید آورند و مسیر کنونیای را که جهان در پیش گرفته اصلاح و عوض کنند.
متصدیان امر آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت نیز بدانند که اگر قرار است تحولی در سرزمینها و جوامع اسلامی رخ دهد، باید به دست توانای آنان و تربیت یافتگان آنان صورت گیرد.جامعهی ما به افراد توانمند نیاز دارد، به کسانی که تحصیل علوم را تا بالاترین مدارج آن با رویکردی جدید سرلوحهی زندگی خود قرار دهند و به سوی تولید علم گام بردارند.دولتمردان و ثروتمندان نیز باید بدانند که بهترین و ضروریترین جایی که باید سرمایهگذاری کنند و با دست باز و دل فراخ خرج نمایند، سرمایهگذاری در امر علم و دانش و تربیت نسل جدید است.افراد نخبه را باید دریابیم و استعدادها را پرورش دهیم و با حمایت مالی و معنوی خود مانع از تضییع استعدادها و فرار مغزها شویم.حمایت از دانشآموزان و دانشجویان مستعد ولی کمبضاعت را نیز در راس امور قرار دهیم و این قانون تخلف ناپذیر را هرگز فراموش نکنیم که قومی که ارزشی برای هوش و استعداد نسل جدید و آیندهسازان جامعهی خود قائل نباشد محکوم به فناست.
مفتی محمد قاسم قاسمی
مقدمه فصلنامه ندای اسلام شماره ۶۱_۶۲